خلاصه داستان: تائه شیک یک مغازه امانت فروشی را اداره میکند و آدم مرموز و گوشه گیر با گذشته مبهم است و تنها دوست و رابطه ی او با دنیای بیرون دختر همسایه او سوءمی است که مادرش مشکل اعتیاد دارد و برای یک گروه قاچاقچی مواد مخدر کار میکند اما وقتی مادر سوء می مقداری جنس از این گروه می دزد و به صورت جاسازی شده بدون اطلاع تائه شیک در مغازه امانت فروشی میگذارد اوضاع بهم میریزد و بعد از لو رفتن قضیه این گروه سوء می و مادرش را گروگان میگیرند و تائه شیک مجبور میشود برای نجات سوء می وارد بازی بسیار خطرناکی شود که دست بر قضا خود در آن استاد است.

خلاصه داستان: این سریال، یادآور سربازانی هست، که زندگیشون رو در جنگ کره فدا کردن. جنگی که بین کره شمالی و جنوبی، از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ بود. این سریال به مردم یادآوری میکنه که زندگی با ارزش انسان از هر گونه بزرگی و افتخار ملی مهمتره. لی هیون جونگ یکی از فرماندهان کره جنوبی و سربازان قدیمی جنگ هستش که وظیفه داره از سربازایی که زیر دستش هستن محافظت کنه. در میدان جنگ، اون خانم لی ته ران رو میبینه و خاطرات گذشته اش با اون رو به یاد میاره ولی اون الان یکی از ستوان های ارتش کره شمالی و دشمن اونها شده و …

خلاصه داستان: مری یک دنده همیشه تنها بوده. پدرش هم بیشتر اوقات تو کارش بدهی بالا میاره. یک روز مری یه خواننده رو میبینه …

خلاصه داستان: در پی اتفاقات عجیب و غریب و مرگ های مشکوکی که در بیمارستان رخ میدهد هان جی وو تیمی از متخصصان پزشکی را تشکیل میدهد و …

خلاصه داستان: داستان از جایی شروع میشود که وونگ در معبدی در کره، نقاشی عجیبی میبیند و به طریقی یک روباه ۹ دم را از نقاشی بیرون می آورد این روباه یک شخص سمج هست که رفتار های روباهانه او باعث دردسر وونگ میشود. وونگ که این روباه را همه جا دوست خود معرفی کرده، مجبور هست عادتهای روباهانه او را ترک دهد و او را به زندگی انسانها نزدیک کند، این تناقض ها باعث فراهم شدن لحظات شادی می شود.

خلاصه داستان: این سریال زیبا درباره زندگی زنی است که علیرغم بی عرضگی و دست و پا چلفتی شوهرش سعی میکند زندگیش را به سر و سامان رسانده و برای خانواده خود زندگی خوبی بسازد…

خلاصه داستان: ایون جو دختری است که نسبت به زندگی بی علاقه است. و نه اشتیاقی دارد و نه احساسی، لبخندش طعنه آمیز است. مادرش که ۱۸ سال مجرد زندگی کرده بالاخره کسی را برای ازدواج پیدا میکنه و ایون جو را به خانه ناپدری میبرد. یک خانه خوب و یک خانواده دلپذیر. ایون جو احساس میکنه که همه چیز تو این خونه درخور اون نیست. غیر قابل تحمل ترین چیزی که اون باهاش روبرو میشه خواهرخوانده اون هیو سون است، که نور چشمیه باباشه و همه افراد تو اون خونه عاشقش بودن. هیو سون محبت مادر ایون جو رو جلب میکنه همونطور که با شخصیت باهوش و بدون نقصش سایرین رو نیز جذب خودش کرده بود. ایون جو نمیتونه این اوضاع رو تحمل کنه، چون تنها کسی رو که کاملا متعلق به خودش میدونسته از دست داده. ایون جو عزمش رو جزم میکنه تا خودشو هم تراز هیو سون بکنه چون نظرش این بود که زن بابا نباید سیندرلا رو دوست داشته باشه و این یه قانون شکنیه. و قصد داره با بدست آوردن چیزایی که هیو سون داره، به اون برسه ولی نمیدونه اول از کجا شروع کنه

خلاصه داستان: این سریال داستان زندگی مردی به نام چویی سوک بونگ هست که فکر میکند واقعا پسر یک مرد ثروتمند و صاحب شرکت بزرگی هست. او لی شین می که وارث حقیقی این شرکت هست را می بیند. اگرچه در ابتدا روابط آن ها تیره و تاریک هست اما چویی سوک بونگ به کمک لی شین، برای رسیدن به هدفش که همان پول هست، تلاش و مبارزه میکند.

خلاصه داستان: یم یون هی یه دختر باهوش و مستقله و از موقعی که پدرش مرده اون سخت کار کرده تا بتونه مخارج خونه رو تامین کنه. وقتی که بیماری برادر کوچکترش بدتر میشه اونا بخاطر نداشتن پول در خطر از دست دادن خونشون قرار میگیرند. کیم یون هی تصمیم میگیره خودشو بجای برادرش جا بزنه و نام اون در یک امتحان شرکت کنه. او در این امتحان با لی سان جون دوست میشه و …

خلاصه داستان: کیم تاک گو بزرگترین پسر گو ایل جانگ که رئیس صنایع غذایی گو هست می باشد، رئیس شرکت رازی را درباره صنایع غذایی خود دارد، اگر چه گو ایل جانگ آشپز باهوش و با استعدادی هست که می تواند جا پای پدرش بگذارد اما خانواده وی تصمیم میگیرند وراثت شرکت را از وی بگیرند. تاک گو نیز تصمیم میگیرد تا اشپز درجه یکی بشود و خودش دوران کاری مستقل و درجه یکی را برای خودش بسازد.