خلاصه داستان: چا یو هان دکتر بیهوشی نابغه ای است که به سبب نبوغ فراوانش شخصیتی بسیار متکبر دارد؛ اغلب به او لقب دکتر “ده ثانیه ای” داده اند چرا که میتواند بیماری شخص را سریعا بیابد! برخلاف او کانگ شی یونگ که در همان مرکز بیهوشی کار می کند شخصیتی بسیار گرم و ذهنی هوشمند دارد و با دقت به بیماران خود گوش می دهد. افراد با درد حاد یا مزمن مرموز به بیمارستان می آیند و در آنجا چا یو هان و کانگ شی یونگ سعی می کنند علل دردشان را پیدا کنند…

خلاصه داستان: بنگ یونگ بک جوان دبیرستانیست که همراه مادربزرگ فقیر خود در شهر کوچکی زندگی میکند و عاشق موسیقی هیپ هاپ است و آرزو دارد که یک رپر شود. به همین خاطر به سئول سفر میکند، درحالی که زندگی در سئول برای او آسان نیست، در دبیرستانی ثبت نام میکند که در آن جا دانش آموز سونگ ها جین هم مشغول به تحصیل است. او که آرزوی نویسندگی دارد با بنگ یونگ بک آشنا میشود و این دو سعی میکنند که به هم کمک کنند. از طرفی در همان دبیرستان، کیم ته هوانگ که او هم علاقه اش رپر شدن است درس میخواند و از طرف خانواده ثروتمندش حمایت میشود، شروع به اذیت کرذن بنگ یونگ بک میکند.

خلاصه داستان: این سریال نشان دهنده وقایع بعد از انتقالی چوی جون وو به مدرسه و محیط جدید میباشد. او در بیان احساساتش خوب نیست و زندگی خود را به تنهایی سپری میکند اما روحیه بسیار لطیفی دارد. پس از ورود به مدرسه جدید با یو سو بین که شاگرد ممتاز مدرسه میباشد ملاقات میکند که او خود تحت کنترل شدید مادرش است و آرزوی مستقل شدن دارد. از طرفی ما وی یونگ دانش آموزیست که کامل و همه چیز تمام به نظر می آید اما درواقع از مشکل و پیچیدگی سختی رنج میبرد. زندگی او و یو سو بین پس از ملاقات با چوی جون وو شامل تغییراتی میشود که …

خلاصه داستان: پارک سون جا (کیم هه سوک) یک مادر معمولی و صاحب یک رستوران کوچک است. او سه دختر، یک شوهر دائم الخمر، مادرشوهری بدجنس و مشکلات مالی فراوان دارد. اما با وجود تمام این مشکلات، او هرکاری که می تواند برای آینده فرزندانش می کند تا آن ها به دانشگاه رفته و به سرنوشت او دچار نشوند…

خلاصه داستان: سریال داستانی بسیار جذاب از عشق، جاه طلبی و تراژدی همراه با ۴ شخصیت اصلی که سرنوشتشون یه جورایی بهم گره خورده و همشونم برای چیزایی که توی شهر آسدال میخوان دارن میجنگن. اون سوم (سونگ جونگ کی) با تقدیر نابودی آسدال متولد شده و چون مامانش میخواسته زنده بمونه و بقیه نکشنش مجبور میشه از انواع و اقسام بدبختیا بگذره. چندسال بعد به آسدال برمیگرده و تقدیرش به سرانجام میرسونه. تاگون (جانگ دونگ گان) قهرمان جنگی آسداـه و برای موفقیت آدمای اونجا راه هموار کرده و یه جورایی قدرتمندترین آدم توی شهره. کسی جرات نمیکنه ازش سوالی بپرسه و اونم کیف میکنه که بقیه ازش میترسن و اینکه خیلی وقته یه آرزو داشته اونم پادشاه آسدال شدنه. تانیا (کیم جی وون) با سرنوشتی مشابه اون سوم متولد شده و تقدیرشون به هم گره خورده، اونم تو زندگیش خیلی مشکلات داشته و ماموریتی که داره واضح و معلومه. جاه طلبیِ بزرگی داره و اونم اینه که وارد کارای سیاسی بشه.ته ها (کیم اوک بین) هم آخرین نسل انسان های نئاندرتاله. یه نژاد کاملا متفاوت که جاه طلبیش حد و مرز نداره.

خلاصه داستان: ها ریپ آهنگساز محبوب و خیلی معروفیه که آهنگ های خاصی رو میسازه. اون بسیار ثروتمند و معروفه به این خاطر که ده سال پیش روح خودش رو به شیطان فروخته. و حالا مدت زمان قراردادش با شیطان تمام شده و باید با شیطان معامله جدیدی بکنه و…

خلاصه داستان: بعد از نبرد بین نیروهای چوسون و مینگ تنها ۳ سرباز از نیروهای چوسون توانستند جان سالم به در ببرند، بعد از جنگ آن ها در مسافرخانه ای پناه میبرند، چندی نمی گذرد که این ۳ سرباز به هم شک کرده و میپندارند که یکی از آن ها از نیروهای مینگ می باشد.

خلاصه داستان: مو میونگ مرد جنگجو و پرقدرتی که برای بریدن سرهای مخالفین جایزه می گیرد. ملکه (سو اِ) او را محافظ شخصی اش می کند این جنگجو ملکه را خیلی دوست دارد و مخفیانه عاشق ملکه می شود…